ناصر ایزدی، پس از انجام یک کار خیر و شهرت در تلویزیون، به عنوان جایزه به برزیل دعوت میشود. با وجود تردید در پذیرش این سفر، با اصرار همسرش راهی برزیل میشود. در آنجا با آنجلا، دختری برزیلی روبرو میشود که ...
دیدگاههای من سالوادور نیستم
نظری برای این قسمت ثبت نشده است